هر مُبارزِ آرمانخواهی، محدودهای (از آدمها، روابط، ارزشها و موقعیتها) دارد که در حینِ مبارزه میکوشد به هر بهایی آن را از گزندْ دور نگاه دارد. در نگاهِ من، تا وقتی دشمن، پروای محدودهی مُبارز را دارد، آرمانهای او همچنان یکهتازی کرده و پابرجا هستند. اما در سرتاسرِ این ماجرا، یک لحظه هست، تنها یک لحظه که «کوفه بیپروا میشود». من، لحظهی بعد از آن را نمیفهمم. لحظهای که طرفِ مقابل نسبت به محدودهی تو بیپروا میشود و تو باز بر آرمانت میمانی.
مرزهای مشترک...برچسب : نویسنده : marzhayemoshtarako بازدید : 54